داستان سکس با پسر خاله

پسر خاله

این ماجرایی كه می خوام براتون تعریف كنم مربوط به 11 سال پیش می شه. اون موقع من 18 سال داشتم. ایام عید بود. عید همه خونه ی مادربزرگم دعوت داشتیم. من شب قبلش رفتم اونجا كه بمونم تا فردا كه همه میان. اتفاقاً پسرخالم هم اون شب اومد اونجا. نمی دونم چرا، اما به شدت نسبت به این پسر خالم، آرمان، احساس علاقه و عشق می كردم، اما هیچوقت جرأت نداشتم كه بهش بروز بدم، آخه می ترسیدم. ما اون شب توی یك اتاق خواب با هم خوابیدیم. اون رو تخت و من روی زمین. همین جوری سرحرف رو باز كردم راجع به عشق. ازش پرسیدم اگه آدم كسی رو دوست داشته باشه ولی نتونه بهش بگه باید چیكار كنه؟ اونم گفت كه باید حتما بهش بگی تنها راهش اینه. منم دلم رو به دریا زدم و بهش گفتم كه دوستش دارم و عاشقشم. عكس العملش همونی بود كه حدس می زدم.عصبانی شد و كلی نصیحتم كرد و آخر سر هم گفت كه در مورد این موضوع با هیچ كس و هیچ جا صحبت نكنم و خودم هم آن را فراموش كنم. از این موضوع 2 ماهی گذشت. من خودم رو جایی كه آرمان بود آفتابی نمی كردم. خالم، مادر آرمان، به شدت منو دوست داشت و من هم اونو خیلی دوست داشتم. واسه همین تمام سه ماه تابستون رو اكثراً می رفتم خونه شون. ضمناً من همیشه پیش خالم و شوهرش و دخترخاله كوچیكم می خوابیدم. اون شب خالم گفت كه دیگه باید برم اتاق خواب پسرخالم بخوابم. منم كه از خدا خواسته، رفتم. شب را من روی تخت و آرمان روی زمین خوابید. برای من بودن با عشقم توی یك اتاق و تنفس با اون هم ارزش داشت. از ترس اینكه نكنه بازم از دستم ناراحت بشه رو تخت خوابیدم طاق باز و بیصدا. زیرچشمی نیگاش كردم دیدم پشتش به منه و انگار كه خوابه. منم بر حسب عادتی كه داشتم دمر شدم و با دست و پای باز خوابیدم. هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود كه احساس كردم داره جابجا می شه. از ترس جرأت نكردم تكون بخورم كه یهو دیدم اومد بالای تخت و با لباس روی من خوابید. وای خدای من آرزوم داشت رنگ واقعیت به خودش می گرفت. تكون نمی خوردم و فقط داشتم از وجودش روی خودم نهایت لذت رو می بردم. خوابید روم، به خودم جرأت دادم و كونم رو تكون دادم. كیرشو احساس كردم كه سفت و بزرگ و بزرگتر می شد. بعد چند دقیقه رفت پایین و منم با خیال راحت و در اوج لذت خوابیدم. بعد از این ماجرا 2 بار دیگه به همین صورت باهام حال كرد. اما در تیر ماه همون سال بود كه تیر خلاص رو شلیك كرد. شب باهم تو اتاق تنها كه شدیم به من گفت: منو مشت و مال میدی؟ منم گفتم آره. دمرو خوابید، منم رو پشتش نشستم و ماساژش می دادم. كم كم برگشت و منو بغل كرد و كلی ازم لب گرفت. بعد منو لیس زد. بهم گفت دهنتو باز كن و چشماتو ببند و كیرشو كرد تو دهنم. منم كه بلد نبودم چیكار كنم و هی گازش می گرفتم اونم هی آه و ناله می كرد. بعدش منو دمرو خوابوند و با سوراخم بازی كرد. نمی دونم چرا ولی خیلی تحریك شده بودم و هیجان شهوت داشت منو می كشت. منو چرب كرد و به كیرش كاندوم زد و یواش گذاشتش دم سوراخ من. نمی دونم برای اولین بار چه حسی داشتم فقط خیلی اذیت شدم. ولی اون خیلی با مهارت كیرشو یواش یواش تا دسته فرو كرد تو. یادش به خیر، من داشتم می مردم ولی اون كیف می كرد تا اینكه كم كم دردش كم شد و منم لذت بردم. هردو در اوج لذت بودیم كه یهو حركاتش رو دیوانه وار تند كرد و با یه ضربه ی محكم و یه ناله ی محكمتر بی حركت خوابید رو من و من احساس كردم كه آبش اومد و ریخت تو كاندوم. منم از زور ضربات آخرش كه خیلی محكم بود یهو آبم فوران كرد و ریخت رو تشك. فردا صبح خیلی مهربون و بهتر از قبل با من برخورد كرد و خیلی هم به من ابراز عشق و علاقه کرد. همون روز هم منو برد بیرون و برام كلی هدیه وكادو خرید و برام خرج كرد. منم بهش گفتم كه دوستش دارم و هر وقت كه بخواد می تونه از من لذت ببره. تقریباً یك ماه بعد یعنی تو مرداد ماه باز ما با هم تو اتاقش تنها شدیم. در مرداد ماه بود که من و آرمان بازم در یک شب زیبای تابستانی با هم تنها شدیم. البته من اون روز رو خیلی خوب سپری کرده بودم و فقط هم آغوشی با اون رو کم داشتم. شب همه برای خواب به بستر پناه بردن من هم به اتاق آرمان رفتم. اینبار رفتم پیشش و منهم روی زمین خوابیدم. خودم رو سفت و محکم به آغوشش چسبوندم و از گرمای نفسش نهایت لذت رو می بردم. اونم منو بو می کرد و بوس می کرد و زیر گوشم زمزمه می کرد: من تو را آسان نیاوردم به دست... بعد یه مدت که دیگه همه خواب بودن کارو شروع کرد. اول کلی از رو لباس با هم حال کردیم. بعدش بلند شد و گفت که لباسشو دربیارم خودشم لباس منو در آورد و هردو لخت لخت در بغل هم آرام گرفتیم. شروع کرد به خوردن من از بالا تا پایین. همه جام رو خورد و تمومم کرد. از شدت هیجان داشتم می مردمیهو بلند شد. من جاخوردم، دیدم رفت از تو یخچال یه بستنی کیم آورد گذاشت رو تنم و شروع کرد به خوردن. یه کمش رو هم ریخت رو کیر کلفتش و به من گفت که بخورمش.این خوشمزه ترین بستنی کیری بود که تو عمرم می خوردم. اون شب بهترین شب تو تمام زندگی من بود،چون آرمان بلایی سرم آورد که لذتش همیشه زیر زبونمه و برام قابل احساس. اول گفت که بشینم رو کیرش و کلی تلنبه زد. بعد به پهلو خوابوندم و منو وحشیانه کرد. بعدش دمر خوابوندم و افتاد روم و بیرحمانه منو گایید. آخر سر هم منو فرقونی خوابوند و پاهام رو گذاشت رو شونش و با تمام وجودش منو گایید. چه گاییدنی از زور شهوت و لذت حتی نمی تونستم داد بزنم فقط یواش ناله می کردم که گویا بیشتر تحریک می شد. وقتی با شدت زیاد بهم ضربه میزد احساس می کردم که کیرش داره از چشمم میاد بیرون. وای خدای من چه لحظات شیرین و فراموش نشدنی. دو سه باری آبش اومد و منم فکر کنم همین طور. نمیدونم اون شب کی خوابم برد فقط می دونم فردا نزدیک ظهر از خواب بیدار شدم در حالی که از زور دادن دیشبش اصلا توان راه رفتن هم نداشتم. بعد از ظهر که آرمان اومد خونه بازم برای من کادو خریده بود که مایه تعجب همه شده بود. البته همه این رو به پای صمیمیت پسرخاله ها می ذاشتن. ما تا شش هفت سال بعد هم همین برنامه رو داشتیم. حتی بعضی مواقع اون منو خبر می کرد که پاشو بیا دلم برات تنگ شده منهم می فهمیدم که دولش برام تنگ شده و می رفتم خونشون. ما هر جا که به هم می رسیدیم باید شیطونیمون رو می کردیم. خونه ی هرکدوم از فامیل که می رفتیم هم برنامه مون به راه بود. بعضی وقت ها که همه ی فامیل دسته جمعی می خوابیدن، هم ما پیش هم می خوابیدیم و من یواشی بهش پشت می کردم و می خوابیدم، اونم بی سر و صدا کارش رو انجام می داد. این جریان ادامه داشت تا وقتیکه من کم کم احساس کردم که به سکس دوطرفه نیاز دارم، یعنی هم بدم و هم بکنم. اما وقتی که بهش اینو گفتم کلی باهام دعوا کرد و فقط برام ساک زد و گذاشت لاپایی باهاش حال کنم. منم خیلی بهم برخورد و یهو باهاش قهر کردم و همین آغازی بود بر پایان چندین سال عشق و زندگی من و آرمان. همه متوجه اختلافات ما شده بودند ولی من جوری برخورد کردم که فکر کردند ما مشکل مالی با هم داریم. جوری شد که مدتها خونه ی خاله م که خیلی دوستش داشتم نرفتم، و یا مواقعی می رفتم که اون نباشه. فکر می کنم تو عروسی داداشش بود که با هم آشتی کردیم. البته دروغ چرا، اگه الان هم بهم پیشنهادی بده من قبول می کنم چون کیر کلفت و ردیفی داره. بعد از اون ماجرا منم خیلی تغییر کردم. شاید به تلافی آرمان بود که بیشتر می خواستم بکنم. دو یا سه مورد پیش اومد که فقط دادم، اونم واقعاً خیلی عالی بودن و نمی شد ازشون گذشت.

۱۰۱ نظر:

ناشناس گفت...

با من نیز می خواهی سکس داشته باشی اگر مایلی با این شماره تماس بگیر 09159428323

ناشناس گفت...

اگر بخواهی من هم میتوانم مثل ارمان باهات حال کنم . فقط با این شماره تماس بگیر.09125218245

ناشناس گفت...

خالی بندی شماهارو osکرده

ناشناس گفت...

تو که خودت را چنین حیوان وهیولای ساختی فردا روز فیامت جواب خدا وحضرت زهرا را (س) چه میدی؟باور کن بجاطر این کثافت کاری هات سالیان دراز در آتش میسوزی بد بخت فقط توبه کن......

ناشناس گفت...

فقط میتونم بگم خاک برسر بچه کونیت

ناشناس گفت...

خاک تو سر جنددت کنم.جنده دسته صدم

ناشناس گفت...

جوون کیرم شق شد با خوندن ماجرات.

ناشناس گفت...

شما گي هستيد و حس درونيت قابل سرزنش نيست.

ناشناس گفت...

کیرم لای پاهات عزیزم
بکونمت کسو کیرییییییییییییییییی
کیرم خیــــــــــلی شق شد جیگر
کسووووووووووووووووو
کی مادرت و خودت کیری بخوری
جنده
اه ...

ناشناس گفت...

بدترین چیز تو این دنیا بی آبرویی وتواون دنیاآتیشی که هیزمش آدمایی مثل تو و سنگه. دلم واست میسوزه میدونی چرا ؟ آخه بد بخت تو هر دو دنیا بدترین شدی.

ناشناس گفت...

عزیز کس شعرتو خوندم.
خوب خالی بندی کردی. قشنگ معلومه تو یه پسری. تو کف کی بودی که میخواستی اینجوری بکنیش؟

ناشناس گفت...

ببینم تا حالا کون کردی یا فقط

ناشناس گفت...

برای کسایی که نظرات بی ادبانه و در حد شخصیت خودشووون دادن واقعا متاسفام .از نظر من این یه حس کاملا طبیعی که میتووونهه بین دو نفر همجنس یا غیز همجنس به وجود بیاد کسی رو تو قبر کسی دیگه نمیزارن و کسی حق نداره جای خدا تسمیم بگیییره . به شجاعتت تبریک میگم که خودت رو بی ترس معرفی می کنی . موفق باشی . این میل مه میتونی بهم میل بزنی mach769@yahoo.com خوشحال می شم

وبگرد گفت...

داستان تکون دهنده زیر رو بخونید تا بدونید و بدونیم که خداوند لیاقت یه چیزایی رو به هر کسی نمیده:
منبعhttp://sh09359826716.parsiblog.com/470776.htm

اين نامه در ارديبهشت 66 در مجله ي زن روزچاپ شد .

بنام خداوند بخشنده ي مهربان




خدمت خواهران و برادران عزيز و گراميم در مجله مفيد و پر بار زن روز ، سلام مرا از اين فاصله دور پذيرا باشيد ، آرزو مي کنم که در تمام مراحل زندگيتان موفق و مويد و سلامت باشيد . دليل اينکه امروز در اين هواي باراني اين برادر کوچک شما تصميم گرفت با شما درد دل کند مشکل بزرگيست که بر سر راهش قرار گرفته است ، جريان را برايتان بازگو ميکنم .




من پسري 17 ساله هستم ، و در خانواده اي مرفه و ثروتمند زندگي مي کنم ، اما چه ثروتي که مي خواهم سر به تنش نباشه ، پدر و مادر من هر دو پزشک هستند و صبح زود تا پاسي از شب در خارج از منزل سپري مي کنند ، تازه وقتي هم به خانه مي آيند از بس که خسته و کوفته هستند زود مي روند و مي خوابند . اصلا در طول روز يک بار هم از خود سؤال نمي کنند که پسرمان کجاست ، حال چه کار ميکنند و با چه کسي رفت و آمد مي کنند (بماند ) اما خوشبختان و به حول وقوه الهي من پسري نيستم که از اين موقعيتها سو استفاده کنم و خودم را به منجلاب فساد بکشانم . البته اين مشکل اصلي نيست چون من ديگر به اين بي توجهي ها عادت کرده ام و اين که آنان به من کاري ندارند که کجا مي روم و چه مي پوشم و با کي برمي گردم توجهي نمي کنند. بلکه مشکل اصلي من از حدود يکسال پيش شروع شد. پدر و مادرم به دليل اينکه من تنها بچه خانواده هستم و ضمنأ وضع ماديشان خوب است دختر خاله ام را که در خانواده اي متوسط زندگي مي کند به فرزندي که چه عرض کنم به سرپرستي قبول کردند . البته لازم به تذکر است که دختر خاله ام هم سن خود من است بعد از آن تاريخ به بعد مشکل من شروع شد و خانه آرام و ساکت ما که در آن در طول روز کسي جز من در آن زندگي نمي کرد تبديل به زندگي پسري شد که سعي در دور کردن هواي نفس دارد با دختري که به مراتب از شيطان هم پست تر و گنه کار تر و حرفه اي تر است . تمام کارهاي دختر خاله ام را در يک جمله خلاصه مي کنم درخواست از من براي انجام بزرگترين گناه کبيره . مي دانم حتما منظورم را فهميده ايد و لازم به توضيحات اضافي نيست . همان طور که گفتم پدر و مادرم حدود 17 ساعت از روز را در بيرون از منزل بسر مي برند ، يعني 6 صبح تا 11 شب من هم از 7 صبح تا 1 بعد از ظهر مشغول تحصيل هستم يعني حدود 10 ساعت از روز را با دختر خاله ام در خانه تنها هستم و همانطور که گفتم دختر خاله ام يک لحظه مرا تنها نمي گذارد ، دايمأ در من فکر گناه مي اندازد ، بارها در طول روز ، از من درخواست گناه ميکند ، البته من پسري نيستم که تسليم خواهش و هوسهاي او شوم ، هميشه سعي مي کنم که خودم را از او دور کنم ولي او مانند شيطان است که سد راه هر انساني ظاهر شود تا او را در دورن قعر جهنم پرتاب مي کند ، براي همين است که من از او احتزار مي کنم ولي او دست از سر من بر نمي دارد ، تو را به خدا کمکم کنيد. چطور جواب حرفهاي چرب و نرم او را بدهم ؟ من بعضي وقتها فکر مي کنم که او شيطانيست که از آسمان به زمين آمده تا تمام عبادات چندين ساله مرا دود و نابود کند . و سپس دوباره به آسمان برگردد .
خواهران عزيز کمکم کنيد . من چطور مي توانم او را از سر راه بردارم . هر چه به او مي گويم دست از سرم بردار ، گوشش بدهکار نيست ف هر چه به او مي گويم شخصيت زن اين نيست که تو داري انجام مي دهي گوش نمي کند، مي ترسم عاقبت ، کاري دست من بدهد ، دوست ندارم که تسليم او شوم ، باور کنيد بعضي وقتها من را تهديد هم مي کند , البته فکر مي کنم که همه اين بدبختيها از ناحيه اوست ، روزي هزار بار از خدا درخواست مي کنم که مرا حفظ کند ، دوست داشتم در خانواده اي عظيم النفس زندگي مي کردم ، دوست داشتم زشت ترين آدم روي زمين بودم از نظر قيافه ، ولي گير اين دختر خاله شيطان صفت نمي افتادم که نمي گذارد من قبل از ازدواجم پاک بمانم ، تا حالا من تسليم او نشدم ولي مي ترسم بالاخره مرا وادار به تسليم کند ، مگذاريد اين برادرتان پاکي خود را از دست بدهد ، بگوييد به او چه بگويم ؟ چطور او را ارشاد کنم تا دست از هواي نفس خود بردارد و من را اين همه آزار ندهد و من فکر نمي کنم که ميان گذاشتن اين مسئله با پدر و مادرم فايده اي داشته باشد چون هيچ عکس العملي نشان نمي دهند چون رفتار آنها در بيرون از خانه دست کمي از رفتار دختر خاله ام ندارد .اميدوارم که هر چه زودتر مرا کمک کنيد .
خواهران گرامي جواب نامه ام را به اين آدرس به صورت کتبي بدهيد که قبلا تشکر و سپاس گذاري مي کنم .

ناشناس گفت...

اين نامه اولش با خط خودش که کليشه کردند و چاپ کردند.



اما نامه دوم ، اين نامه دوم شنيدنيه !!:



بَه بَه بَه ، اين نامه دومش را بعد از شهادتش چاپ کرده اند توي جبهه شهيد شده است ، اين نامه مال بعد از شهادتشه .



جوانها نگيد نميشه ، برادران نگيد که سر راهم نشست ، اين حجّت خداست ، نامه دوم :



بسم رب الشهداء و الصديقين



سلامي به گرماي آفتاب خوزستان ، و به لطافت نسيم بهاري . از اين راه دور ، براي شما نامه مي فرستم ، مدتهاست که منتظر نامه شما هستم ولي تا حالا که عازم دانشگاه اصلي هستم جوابي از شما دريافت نکردم ، البته مطمئن هستم که شما نامه ام را جواب خواهيد داد ولي وقتي که شما جواب دهيد من اميدوارم که در اين دنياي فاني نباشم .( ببينيد که مزدي که خدا به يوسف عليه السلام داد به اين بچه هم داده ، البته خدا به يوسف عليه السلام مزدش را شهادت نداد چون کار ايشان خيلي سخت از يوسف بود . يوسف عليه السلام در خانواده نبوت بزرگ شد ، اين توي يک خانواده بي دين و نفس ، خوشا آنانکه در اين صحنه خاک ، چو خورشيدي درخشيدند و رفتند ، خوشا آنانکه بذر آدميّت ، در اين ويرانه پاشيدند و رفتند.)



حدود يک هفته بعد از اين که براي شما نامه نوشتم و خواهر خوانده ام مرا به تحريک به گناه کبيره مي کند . شبي در خواب ديدم که مردي در خيابان با کت و شلواري سبز مرا ديد ، به من گفت امين برو به دانشگاه اصلي ، وقتت را تلف نکن.



من از اينکه خدا دست مرا گرفته و راهي به روي من گشوده خوشحال شدم ، حال عازم جبهه نور عليه تاريکي هستم ، البته اين نامه را به کادر دبيرستان مي دهم ، اگر خوشبختانه من شهيد شدم و بعد از شهادت من نامه شما آمد اين را برايتان پُست کنم تا از خبر شهادت من آگاه شويد ، البته من نميدانم که کثرت نامه هاي رسيده به شما موضوع نامه من را در خاطر شما پاک کرده است . همانطور که در نامه قبلي نوشته بودم ، پدر و مادر من آدمهاي درستي نيستند و رفتار و گفتار و کردارشان غربي است و خواهر خوانده ام که اين موضوع را بعد از اين که به منزل ما آمد ديد فکر کرد که من هم زود تسليم مي شوم ولي او کور خوانده است .



من مدتها با شيطان مبارزه کردم و خودم را از آلودگي حفظ کردم . ولي فکر مي کنيد من تا کي مي توانستم در مقابل اين شيطان دختر نما مقاومت کنم ؟ با توجه به خوابي که ديده بودم تصميم گرفتم که خودم را به صف عاشقان خدا پيوند بزنم و از اين دام شيطاني که جلوي پايم قرارداده است خلاصي پيدا کنم ، من مي روم اما بگذار اين دخترفاسد بماند ، من فقط خوشحالم که عازم هستم ، هيچ گناه کبيره اي ندارم براي گناهان ريز و درشت ديگرم از خداوند از خداوند طلب مغفرت مي کنم . من مي روم ولي بگذار پدر و مادرم که هر دو دکتر هستند و ادعاي تمدن مي کنند بمانند و به افکار غرب زده خود ادامه دهند اما اميدوارم که هر دو از خواب غفلت بيدار شوند ، من تا حالا به جبهه نرفتم و نمي دانم که حال و هواي آنجا چگونه است ولي اميدوارم که خداوند ما بندگان سرا پا تقصير را هم مورد لطفش قرار دهد و از شربت غرور انگيز و مست کننده شهادت هم به ما بنوشاند ، اين تنها آرزوي من است .



پدر و مادرم ! هيچ وقت براي من پدر و مادرهاي درستي نبوديد ؛ هميشه بيرون از خانه بوديد ، از صبح زود تا نيمه هاي شب ، در حال کار ، يا بيمارستانها يا در مجلس خصوصي يا در مجلسهاي فساد انگيز که من از رفتن به آنها هميشه تنفر داشتم ، هيچ وقت من ( محبت ) واقعي پدر و مادر را حس نکردم ، بعد از اين که دختر را پيش من آوردند که زندگي آرام و بدون دغدغه من را تبديل به طوفان مبارزه با گناه کردند با اين همه همانطور که گفتم من خوشحالم که به گناهي که خواهر خوانده ام من را به آن تشويق مي کردند آلوده نشدم . ضمنا از طرف من خواهشي که است اين است که به روانشناس مجله بگوئيد ه در نوشته هايتان اين موضوع را به پدر و مادرها تذکر دهند که پدر و مادران فقط اين نيست که بچه درست کنيد و بعد هم او را به اميد خدا رها کنيد ، بلکه به آنها بگوئيد پدر و مادري با محبت و متوجه به فرزند باشند ، اميدوارم که من آخرين پسري باشم که از اين اتفاقات برايش مي افتد. البته من نمي دانم که اين موضوع را روانشناس بايد بگويد يا ديگري ؟



به هر صورت اين پيام مرا به هر کس که مناسب مي دانيد برسانيد، قلبم با شنيدن کلمه شهادت تندتر مي زند و عطش پايان ناپذيري در رسيدن به اين کمال شعله مي زند ، همانطور که گفتم اگر خداوند مرا پذيرفت و شهيد شدم ، اين نامه را از طرف رئيس دبيرستان برايتان مي فرستم و اگر خداوند مرا لايق اين مقام عظيم و شايسته نديد برگشتم، من اگر نامه اي از شما دريافت کرده بودم حتما جوابش را مي دهم امّا اميدوارم که برنگردم ، چون آن وقت همان آش و همان کاسه است.



بيشتر از اين وقت شما را نمي گيرم براي من حتما دعا کنيد . در پايان آرزو مي کنم که همه انسانها مخصوصا پدر و ماد و خواهر خوانده ام از خواب غفلت بيدار شوند و رو به سوي اسلام بياورند. عرض ديگري نيست .



والسلام علي الصالحين برادرتان امين.



اين مبارزه با نفسه و اين نتيجه اش .



آنهايي که ميگن نميشه و وقتي آدم گرفتار شهوت ميشه ، محکوم ميشه .ببينيد مسئله مبارزه با نفس و مزدي که پروردگار عالم عنايت مي کند و حفظ نفس و اين درس را به ثمر نشاندند چقدر قيمت داره ، چه خبره ! بعضي ها چه توفيق عجيبي دارند ، که همه دارند و قدر نمي دونند ، چه توفيق عجيبي دارند !!



داستان اولي خيلي سوزنده و کشنده است ولي پايان عجيبي دارد . خيلي عجيبه ! خدا چه بندگاني داره ! آدم اينا رو مي بينه براي خودش غصه دار مي شه ، حسرت مي خوره پس ما کي شروع مي کنيم به حرکت کردن ؟ ما چرا مونديم؟؟

ناشناس گفت...

داستان اولت دقيقا حكايت الان منه.من خيلي دلم ميخواد يه بارم من اون رو بكنم اما نميتونم بگم بهش.يه بار گفتم گفت نه.دلم نميخواد ديگه بهش بدم اما وقتي خودشو ميچسبونه بهم نميتونم جلو خودمو بگيرم.وقتي جديدآ ديگه دردم نميگيره و ميكنه تو سوراخ تمامه بدنش ميلرزه از شدت حالي كه اون ميبره من آبم مياد

ناشناس گفت...

خاک بر سر جنده فاحشه ات کنند با تو یک پسری و برای حشری کردن جوان های مردم فقط داری داستان خیالی می نویسی

ناشناس گفت...

به نظر من هم کاره تو درسته و هم کاره پسر خالت
داری از کارت لذت میبری و باعث لذت دیگری هم میشی
زنده باشی همیشه

ناشناس گفت...

من اين شماره 09159428323را از روي دشمني نوشتم از شما خواش مي كنم ديگر مزاحم نشويد و از صاحب وبلاگ خواهش مي كنم كه اين شماره را پاك كند

ناشناس گفت...

ای کاش زمین دهن باز میکرد و شما گناهکاران را به سوی خود فرا میخواند

ناشناس گفت...

خاک بر سر همتون
یه مشت انگل بیکار و عوضی هستید که همه زندگیتون شکم به پایینه
حیف زمین که شما کثافتا روش قدم میذارین
از طرف یه اشغال

Gogoreds گفت...

lol Agha Nazaratesh Nesbat be Dastane kheili khande bud:D Lmao Khodaei yebar beshinin in nazarato bekhunin bebinin ma cheghad adame ahmagh 2 in mamlekat darim :-S

ناشناس گفت...

می گم پایه باش به من هم یکی بده
پولشو میدهم اگه خوستی نده ولی بده
باشه؟

ناشناس گفت...

man fek mikardam 2khtari!\

ناشناس گفت...

شماگی هستی...ولی داستانت را طوری نوشتی که بعضی فکر میکنن دختری...دست جمهوری اسلامی درد نکنه..

ناشناس گفت...

moteasefam,na vase to dooste azize nevisande,balke vase in jama ate kootah fekre ahmagh
!shomaha ke harf az khoda mizanid !hamin khodast ke be in adam in hese ham jens garaee ro dade,khodesh ke entekhab nakarde,daghighan bekhatere shoma ahmaghast ke ma alan vazemoon ine,to ke harf az eslamo khoda mizani GOH mikhori miae too webloge sexi dastane sexy mikhooni,age toam nesbat be ham jense khodet ehsase eshgh mikardi baz ham hamin harfo mizadi?????
amma khatab be dooste nevisande : man az tarafe hameye ina azat ozr khahi mikonam,asan be harfashoon goosh nade,ina hamash oghdast ke daran sare to khali mikonan,be karet edame bede,az zendegit oonjoori ke mikhae lezat bebar be hich kasam rabti nadare,to hamjes bazi ,adam ke nakoshti,inam ye hesse daroonie,man na mese ye seri azin ahmagh ha na foshet midam na mese yeseri dige az ahmagh ha toro az azabe ghiamat mitarsoonam,be hamin khodaee ke ina migan ghasam ke kare to az koshtan va zendani kardan va tajavoz kardan be javoonaye mardom 100 ha martabe behtare,
ba arezooye movafaghiat

ناشناس گفت...

بچه كوني مگه كون دادن كار هركسيه. كاش واقعا كون داده بودي كه اين قدر كس شعر تحويل نمي دادي

ناشناس گفت...

ن نسرین 26 ساله هستم و اهل هر جور سکس هستم و بعضی وقتی گوشیم دست برادر کونیم کامران هست اگر مایل بودید به این شماره 09373372107 تماس بگیر

ناشناس گفت...

سلام بچه ها من گی هستم عاشق اینم که یکی منو بکنه در ضمن از وقتی که مادرم ازدواج کرده خیلی هم دلم گرفته چون جلو چشم به خواهرم تجاوز میکنه لطفان تماس بگیرید09359028686 معین 20ساله
09359028686

ناشناس گفت...

من تا بحال با بیشتر از 15 تا پسر سکس داشتم (من پسرم) و خیلی هم حال میده و هیچ مشکلی نیست.از سن 14 سالگی تو مدرسه با پسرهای دیگه رابطه داشتم.یعنی اونا شروع میکردن چون من خیلی خوشگل و ظریفم.این بسیجیا و امل هایی که اومدن آیه و دعا و کس شر گفتن واقعا یه چیزیشون میشه این یه موضوع طبیعی و شخصیه و در صورتیکه با رضایت طرفین باشه هیچ مشکلی نداره درست مثل رابطه جنسی با زن.

ناشناس گفت...

این کیر کلفتم توی دهن مدیر وبلاگ به خاطر این اراجیف که سر هم کرده

ناشناس گفت...

agha pesar ya dokhtar khanoomi ke in dastan o neveshti,man ham ye zamani karam didane filmo jalgh zadan bood.ama ba chos mesghal ma'ani ghoran khoondam fahmidam khoda ma ro nayafaride vase kir o kos o ...be nazare khodet hadaf e khoda az khelghat e ensan chist?har kas moshtagh edame in bahse tooye site nazar bede.esme man ss e.

ناشناس گفت...

من سلام میکنم به شما که این مطلب رو مرور کردید
من یک روانشناس هستم و علت حضورم در این سایت ها نحقیق است. و آنقدر سن من بالا هست که با توهمات افرادی با فکر بیمار تحریک نشوم.
من یک پیغام دارم برای شما من افرادی زیادی تحت درمان خودم داشتم که بر اثر آزارهای جنسی و... به مرحله خیال پردازی در سکس رسیده اند و سعی در انتشار این تفکرات نه چندان جالب دارند.
و اما من یک نتیجه از افرادی که این داستانها را مرور میکنند مشاهده کردم و آن چیزی جز رسیدن به مرحله جنون جنسی نبوده. که منجر به رابطه جنسی با اعضای خانواده میشود.
و موجبات بیماریهای روحی شدید و بی بند و باری جنسی میشود.
واقعا قصد من خدمت به جوانهاییه که در حال تباه کردن خودشون و آینده جنسی خوشون هستند.
و من قصد رواج دین و ... هم ندارم و نه من آخوند هستم نه چیز دیگری. صحبتی هم در رابطه با بهشت و جهنم ندارم.
من خوشحال میشم که اگر گر شخصی مشکلی برخورد با من در میان بگذاره و از مشاوره رایگان هم بهره کاملی رو حاصل کند.
به امید سلامتی شما و تمام افراد جامعه
سهیل نیکمنش
Email: psychologist.social@gmail.com

ناشناس گفت...

مادر جنده بچه بیسیجی ها تو داستان های سکسی هم دست از سر ما برنمی دارید

ناشناس گفت...

madar jende to be kose nanat khandidi kos kardi.rasti dastane sex ba madareto key minevisi .valade zena.tokhm dari be in shomare zang bezan:09128123861

ناشناس گفت...

سلام ... این ماجرا رو خودت نوشتی یعنی ساختگیه و فکر کنم پسری ...

خیلی جاها هم اشتباه موضوعی داری

ناشناس گفت...

09122016884
سکس باپول

ناشناس گفت...

با درود به شما ایرانیان
من در یکی از کشورها ی خارجی زندگی می کنم
و به همه سایتها دسترسی دارم
و میتونم براتون سایتهای مذهبی و سیاسی بفرستم یا حتی ایمیل کنم
کسانی که مسلمان هستند از انجایی که قران به زبان اخوندی تفسیر شده
می توان ان را به تفسیر علمی برایشان فرستاد
من براتون ایمیل میزارم ولی باهاتمون مکالمه نمیکنم
شما فقط میتونین پیغام بزارید
در ضمن اگه در متنم غلطی موجود بود میتوانید
بد از کمی خنده مرا ببخشید
زیرا سالهاست بود که پارسی ننوشته بودم
میدانم که اکثر شما این را میدانید که هر چه ما ایرانیان
در طول این 1425 سال کشیده ایم از حکومت اعراب
با کتابشان قران بوده است
و تا وقتیکه اسلام این قانون ضد بشری در ایران بماند
ایرانی هر گز به سعادت نمیرسد
وازشمامسلمانان تقاضا دارم که در مورد قران یکطرفه قضاوت نکنید
و به جای فوحش دادن به من به معانی قران دقت کنید
و بعد از درک کامل ان در موردم قضاوت کنید و بدانید
که خود من روزی مسلمان بودمو در راه شناخت قران تلاش کردم
تا به ان رسیدم در اخر من انتقاد های شما را خواهم خواند
حتی اگر فوحش و ....باشد و در اخر دستان شما حتی فوحش دهنده
را با تمام عشقم به انسانیت خواهم فشرد زیر شما قربانی جامه دیو پلیدی
اسلام هستید
hawaiitiger16@yahoo.com

ناشناس گفت...

مدت كوتاهی پس از تدوين قرآن ، ايرادهای آن يكی پس از ديگری نمايان شد و بتدريج اين رسوائی چنان بالاگرفت كه شيادان دينی مجبورشدند راه ديگری برای تحميق مسلمانزاده ها بيابند و آن اين بود كه بگويند اين عبارات كه در قرآن آمده درواقع معانی ديگری دارد!! و اين شيادان كه نام خود را مفسرقرآن گذاشتند شروع به تفسير جملات بی محتوای قرآن كردند ازجمله طباطبايی ، زمخشری و ...
مترجمين قرآن هم در همين راستا سعی كرده اند توی ترجمه هايشان عبارات خيلی زننده قرآن را حذف كنند يا به شكلی آنرا عوض كنند كه زياد الله و پيامبرشان بی آبرو نشوند!!!
اين فريبكاری 1400 سال است كه ادامه دارد و هنوز چنين شيادانی مانند شيرين عبادی روباه صفت و اربابش فريب الله خاتمی و يا عبدالكريم سروش حقه باز ، به زور سعی دارند با تفسيرهایيكه خودشان از اسلام و قرآن ميكنند اين دين منفور را بزك كنند و به مردم عامی تنقيه اش كنند .
باشد كه روزی فرابرسد كه مردم لگد محكمی به امثال خاتمی و شيرين عبادی شارلاتان و سروش بزنند . چرا كه اينها از خامنه ای و احمدی نژاد صدها برابر خطرناكترند.

ناشناس گفت...

در گمراهی باقی بمان

ناشناس گفت...

من عاشق جلق زدن هستم هر کی اس ام اس باحال داره بده 09121861872

ناشناس گفت...

با خوندن این داستان حشری شدم وشلوارمو خیس کردم اگه کسی سکس حرفه ای بلده به من زنگ بزنه09355305806 فقط کسایی که بلدن ارضا کنن زنگ بزنن

marde_moteahel گفت...

من عاشق جلق زدن هستم هر کی اس ام اس باحال داره بده 09121861872

ناشناس گفت...

من اهل سکس هستم همه میگن که خیلی سکس قشنگی دارم یعنی حرفه ای سکس می کنم اگر کسی بو برای حال این id منه
shervan_purmand

ناشناس گفت...

salam,azizan shomaha ke omadid az roze ghiamat va azabe jahanam harf mizanid khodeton chera omadid to in saita va dastano khondid baadesh darid ma ro nasihat mikonid
azizan hamjensbazi ham 1 hese daronie ,masalan afradi ke hamjens baz nistand alaghe be barghararie rabeteie jensi ba jense mokhalef darand vali afrade hamjens baz dost darand be hamjenseshon rabete
dashte bashand
hala che farghi mikone?
azizane basijie zende koshe morde parast shoma aval berid khodetono eslah konid, khodeton to kahrizak zano mard nemishnakhtin be hame tajavoz mikardin,hala roze ghiamat yadeton omade?
hala harkiam mikhad mano fosh bede
fek mikonam sag dare pars mikone
where is my vote?

شناس يا ناشناس نگفت با گفت...

من همه ي نظرات شما دوستان رو خوندم اين مهم نيست كه فلاني چيكار كرده يا فلان گروه چه كار كردن موضوع اينه كه هر كه هر چه كرده به خود كرده ميخاد بسيجي باشه يا ميخاد آخوند باشه ببينيد چطور بحث عوض شده است.؟ اي خواننده ي اين متن ,هم من ميدونم هم خودت هم بقيه ي كسايي كه در حال حاضر در جايي ديگر دارن اين متن رو ميخونن كه بالاخره هر كدوم ما يه مشكلي داشتيم كه به اينجور جا ها سرزديم من سن پاييني دارم ولي مي فهمم و مي گم چرا بايد اينطور باشه كه من با 14 سال سن به اين درك برسم و يا اين مشكل رو داشته باشم شايد در نگاه اول عجيب باشه ولي من درباره ي سنم دروغ نگفتم ولي ميخام بگم بياين دنبال راه حل مشكل باشيم .در ايران - راستي آيا اين همون ايرانه - اين ماجرا ها زياد اتفاق ميفته اين جور آدما هستند تا دلت بخاد و به بسيجي ها هم كاري ندارن و به كار خودشون ادامه ميدن چه فرقي ميكنه كه تو چي بگي يا از كجا باشي اين كه ميگيد بسيجي اشتباست من با همي شما ها طرفم و صحبت ميكنم ;اين فرصتي بود تا من بتونم با شما صحبت كنم من اين آدم هارو بد كار خطاب نمي كنم. چون مي گم" اين آدما " اشتباه تصور نكنيد من ميگم در حال حاضر اينجور ادما هيستند و وجود دارند اين اتفاقات كه از نوع خاصند با روابط ديگر فرق دارند اين خصوصيات هم جنس گرايي به دليل كمبود سلول خاكستري مغزه كه اين كمبود خيلي اوقات ارثي هم ميتونه باشه پس چيزي نيست كه بشه ازش انتقاد كرد مهم اينه كه چطور بتونيد هواي نفس خودتون را كنترل كنيد اونايي كه اين كاره اند گوششون بدهكار نيست خوب شما كه هنوز گرفتار اين ماجرا ها نشديد با تلاش بيشتر و نغسي قوي تر به مبارزه با اين بلا بپردازيد.همگيتون رو دوست دارم نميگم حتما ولي ااگه تونستين به اين متن هم در "ارسال يك نظر " نظر بدبد دوستتان دارم براي هميشه .

دويت عزيزتان احسان 09/01/1389
نوروزتان پيروز ب اميد موفقيت هاي بزرگ ...

ناشناس گفت...

man ham parsa hastam 09126024840

ناشناس گفت...

salam be hame dostan.man aslan ahle gay nistam vali khob onai ke hastan ro nabayad sarzanesh kard.tosiam be dustani ke mikhan ershad konan ine ke shoma ke ingad pakin khob nayain to in saita vasaton davat name ke nafrestadan.shoma berin javabe zahra ro bedin.sex mese gazas bayad ye jori tamin beshe.ba tashakor.ali_h9966@yahoo.com

Unknown گفت...

اسم من علی هست و دنبال یک دختر از کرمان میگردم که اهل دوستی و به احتمال 10 درصد سکس باشه
منتظرم بهم زنگ بزنید
09132902426

ناشناس گفت...

سلام من یه پسر خوشگل هستم و دنبال یه دوست پسر میگردم میخوام از هر لحاظ با من باشه شماره من 09159464587

ناشناس گفت...

سلام به همه
بچه ها کاملا مشخصه این داستان ها ساختگی هست . این سوا ها چیه بعضی هاتون پرسیدید که ساختگی هست یا واقعی و بعدش این چه کاریه بعضی هاتون انجام می دید و شماره تلفن ملت رو اینجا می دید براشون دردسر درست می کنید . اگر کسی هم از شما واقعا دنبال سکس هست توی خیابون های هر شهر ایران پر از دختر و پسرای این جوریه لازم به شماره نوشتن توی این جا و این کارا نیست .
89/2/10 مشهد

ناشناس گفت...

من تا حالا با 5نفر دادم هر کی میخواد بکنه شماره من 09189987263در ضمن کرمانشاهیم

ناشناس گفت...

دوستان گرامی شماره 09189987263مال من یک دوست نامرد اون تو سایت گذاشته من به هیچ وجه کونی نیستم مقید به دینم از صاحب سایتم درخواست دارم شماره را حذف کند

ناشناس گفت...

در ضمن پسر هستماز مدیریت سایت خواهش می کنم شماره را بردارد

ناشناس گفت...

; من پسر هستم اهل دادن ایمیل بفرستید در خدمتم همه جورهmohsens10@yahoo.com

ناشناس گفت...

ببینید متاسفانه بعضیهاتون اسلام رو با آخوند ها یا بسیجی ها اشتباه میگیرید .
من هم قبول دارم که بسیجی ها یه مش حرومزاده ی بی غیرتند ولی اسلام چیزی نیست که با این چیزا یا تحریف قرآن از میان ما برداشته شه .
قرآن یه چیز جاودانه است و دلیلش اینه که از یک سو از هر کژی و نادرستی به دور است و از طفی دیگر چنان عمق و ژرفایی دارد که حقایق آن را پایانی نیست .
در ضمن نویسنده ی گرامی من داستان شما را نخواندم و هیچ میلی هم به خواندنش ندارم چون ضایعه که چرت و پرته .
اینایی هم که شماره میدن من خودم اینکارم و من و حتی همه ی بچه ها میدونن که از سر کرم به دوست یا آشناتون شماره میدین :) خیلی خندیدم

ناشناس گفت...

آخه کیر خر دو لا از پهنا بره تو کس خواهر مادر هر چی بسیجیه
مادر جنده ها راست کردیم داریم حالشو میبریم جلقی میزنیم میاین این وسط کونتونو یهو پرت میکنین
اون پسری که با دختر خالت تنهایی و میخوای گناه نکنی بده دختر خالتو همچین میکنم که تا آخر عمر گناه نکنه دیگه
کس ننه هر کی که از این سایت خوشش نیاد
کس ننه همه بسیجی های دنیا
خوب ننتونو این مدت گاییدیم یه عمر جلومون شاشیدین هیجی نگفتیم حالا میخوایم جلوتون برینیم

مجید گفت...

سلام بچه های باهال من مجید هستم دوست دارم با پسرا حرفهای عاشقانه بزنم اگه شد رابطهء سکس هم داشته باشم. پسر خوشگلا مقدم ترن. اینم آدرس ایمیلمه حتما" میل بزنید قربونتون بای mjdmlk52@yahoo.com

ناشناس گفت...

من نمیفهمم اونهایی که همش دنبال آخرت و خدا و پیغمبر هستند، تو این سایت چه گهی میخورن؟ اومدین داستان سکسی رو میخونین و بعد میرین جلق میزنین، بعدش که خالی شدین تازه یاد خدا و پیغمبر میفتین!!! کیرم تو کس ننه همتون و حضرت زهراتون و اون زینب ایکبیری تون! برین درش رو بزارین بابا!!!

ناشناس گفت...

واقعا" چه خانواده ي با حالي دارين كه خودشون پيشنهاد ميدن كه با هم تو يه اطاق بخوابين و مو قعي كه دسته جمعي با هم يك جا خوابيده بودن و شما سكس ميكردين تا ببيني اونا با هم چي كار ميكردن كاش منم اونجا بودم تااين وسط يكيوميكردم

به تو چه کله کیری گفت...

کیر سفیدم تو کونتون--شوخی کردم دمتون رم عجب داستانی ود آبم آمد.فایده ای که نداشت فقط 4 تا دستمال ضرر زد.

ناشناس گفت...

ميدوني؟من بچه بازم فقط پسراي كوني و دروغگويي مثه تو رو ميكنم بدبخت خودتو به جاي دختر جانزن

ناشناس گفت...

کیرم تو کونتون حالم گرفته شد چون این داستان خوندم

ناشناس گفت...

امروز که با خودی ندانستی هیچ فردا که زخود روی چه خواهی دانست
بیدار شو لطفا قبل از اینکه فرصت درست زندگی کردن از دست بدی

ناشناس گفت...

کیر من بدون اغراق و ...13.5 سانته!مال شما چقدره؟

ناشناس گفت...

مازشششششششششششششششش
تماس بگیر بکنمت 09361571909

ناشناس گفت...

من به طور اتفاقي وارد اين سايت شدم يك نفر ناشناس برام ميل زده بود من نه مؤمنم نه همجنسگرا و نه هيچ چيز خوب و بدي كه بخواي فكر بكني شمايي كه ادعات مي شه مؤمني و ... تو بيجا كردي كه اومدي تو اين سايت مگر تصادفي و شمايي كه شماره ي مردم بيچاره رو ميذاري تو سايت مگه تو زندگي نداري ادم بيكار؟ و اما تويي كه اين داستانو نوشتي خيلي بلف مي زني ملت حق دارن باور نكنن . كمتر لاف بزن. از همگي عذر ميخوام تا جايي كه مي تونستم سعي كردم مؤدبانه بنويسم.

ناشناس گفت...

man ta hala ba pesari nadadam vali kheyli doost daram bedam age eshkali nadare mikham mano rahnamayi konin ke chetori bedam azyat nasham be man email bezanin arash.bahal53@yahoo.com

ناشناس گفت...

salam esmam 21 sal daram az 12 salegi namaz mikhonam khodaro doos daram vaghti dar barash sohbat mikonam ashk to chesham jam mishe vali ek chize daronim hast ke be ham jense khodam keshide misham be pesara in mano salhaee sal azyat kard ta in ke das be khod koshi mikhastam bezanam vali bad didam migan gonahe khod koshi kamtar nist man doos pesar gereftam bade modathaee zeead vali midonid man age kare eshtebahi konam engar roham azab mikeshe amma vaghti in karo mikonam ehsase gonah nemikonam dar zemn man shabaee zeeadi ghoran mikhonam va be tamame zaraee digaran ehteram mizaram bashad ke rozi ensan be jaeegahe haghighish beresad

ناشناس گفت...

سلام من دنبال یه پسرم از کرمان برا رفاقت و سکس گی
aminq18@yahoo.com

ناشناس گفت...

یعنی شماایرانی ایدازلیبی یادبگیریدفقط ادعادارید

ناشناس گفت...

یعنی شماایرانی هستیدازمردم لیبی یاد بگیریدفقط ادعادارید

a گفت...

سلام ناشناس لطفا اگه میشه برای ایمیل من پیغام بذار من بچه مشهد هستم تو چی این ایمیل من هستش nice_boys29@rocketmail.com

a گفت...

سلام ناشناس به شماره 09159464587 من از مشهد هستم لطفا برای ایمیل من پیام بذار nice_boys29@rocketmail.com

ناشناس گفت...

kose naneye onaey ke ba gay o hamjensgara mokhalefan
dastanet rast ya dorogh aly bod

ناشناس گفت...

سلام به همه اونایی که دارن این مطلبو میخونن
من صادق 18ساله هستم
دنبال یه پسر گی از یزد میگردم کسی بود یا سراغ داشت بهم ایمیل بزنه از خجالتش در میام
اینم ایمیلم"djsadegh17@yahoo.com

ناشناس گفت...

سلام به همه اونایی که دارن این مطلبو میخونن
من صادق 18ساله هستم
دنبال یه پسر گی از یزد میگردم کسی بود یا سراغ داشت بهم ایمیل بزنه از خجالتش در میام
اینم ایمیلم"djsadegh17@yahoo.com

ناشناس گفت...

سلام به همه اونایی که دارن این مطلبو میخونن
من صادق 18ساله هستم
دنبال یه پسر گی از یزد میگردم کسی بود یا سراغ داشت بهم ایمیل بزنه از خجالتش در میام
اینم ایمیلم"djsadegh17@yahoo.com

ناشناس گفت...

سلام به همه اونایی که دارن این مطلبو میخونن
من صادق 18ساله هستم
دنبال یه پسر گی از یزد میگردم کسی بود یا سراغ داشت بهم ایمیل بزنه از خجالتش در میام
اینم ایمیلم"djsadegh17@yahoo.com

ناشناس گفت...

سلام من پوریا کرج فقط میدم هر کی میکنه اینم ایمیلم jaysean2011@yahoo.com

ناشناس گفت...

من جلق زدن خیلی دوست دارم هفته ای 2 بار میزنم راستی جک داری بدی 09121861872

ناشناس گفت...

salm manam koni zari hastam va kheyli khoshammiyad kasi man ro mikone

mohammad hossein emamparast گفت...

فتنه احمدی‌نژاد. سلام، الان تازه متوجه شدم چرا در سالروز وفات امام خمینی ، حضرت امام خامنه‌ای فرمودند که خود امام خمینی بارها فرمودند اشتباه کردند و منظور ایشان از این حرف چه بود . با رفتار اخیر رئیس جمهور بالاخره روشن شده است که احمدی‌نژاد با دادن نتایج آرا دروغی انتخابات به امام خامنه‌ای، باعث شدند که حضرت امام خامنه‌ای در ملا عام اعلام کنند که حمایت از احمدی‌نژاد بعد از انتخابات، اشتباه بوده است. فتنه اصلی‌ زیر سر احمدی نژاد و خائنین امثال خودش بوده و هست.ای کاش دسته احمدی‌نژاد هم سر به خیابان بگذارند شخصاً ترتیب ایشان را هم از پشت بام خواهم داد. سرباز ولایت من هستم نه آن مشائی دزد.

ناشناس گفت...

آهای شمایی که دم از خدا و جهنم میزنید توی این سایت چکار میکنید ؟ میای حالتو میکنی بعد میخوای سر خدا رو کلاه بذاری که رفتی نهی از منکر بکنی؟ بدون که تو جات از همه پایینتره تو قعر جهنم

ناشناس گفت...

پسري 22 ساله هستم تا حالا با پسر سكس نكردم خيلي دلم ميخوهد با يه پسر زير20سال سكس كنم اگر كسي مايل باشه ايميل بزنه ترجيحتا از اروميه باشه آدرس ايميلم: farhadif63faraz@yahoo.com

faraz گفت...

فرازم از اروميه پسري زير 18سال ويا دختر خوشگلي از اروميه اگه مايل به سكس باشه ايميل بزنه farhadif63faraz@yahoo.com

artin گفت...

سلام
به نظر من خوب کاری کردی هرچی که بهت حال میده انجام بده من هر وقط حال بده میکنم هر وقط حال بده میدم یا با زیدم سکس میکنم
میدونی دنیا همش سکس کردنه کیرت تو بقیه ی چیزا / اگر نباید این کارو کرد چرا پس به ما ابزارش داده شده/ اصلا حرچیزی به قول بعضی ها حرومش حال میده
اگه جهنمی هم وجود داشته باشه که نداره ماکه میسوزیم چند تا هیزم اینور اونور که فرقی نداره /داداش برو حالتو بکن artin 23 az tehran
donmariano_carvalio@yahoo.com

ناشناس گفت...

اگه بازم مایلی بدی یه ایمیلم به من بده از من میشنوی دادن به غریبه خیلی بهتره midisal@yahoo.com

ناشناس گفت...

man ali hastam bace kosgel donbal ye doktare sex migardam09395835496

ناشناس گفت...

من عاشق کون پسر هستم.هر کس که مایل هست می تواند به این شماره پیام بدهد من تماس می گیرم.09329010047

ناشناس گفت...

akhe bi namose bi hame chiz ridam to gheyratet bi vojdan omid varam on donya sikhe dagh bokonan to...are ba toam ke be eslamo aeme masomin fosh midi bi namos age jorat dari shomarato bezar ta biyam ...pare konam

ناشناس گفت...

شرط میبندم همتون عقده ای هستین حتی خودتونم از خودتون بدتون میاد.حتی اون روانشناسه.

ناشناس گفت...

لَا تَتَّبِعِ الْهَوَىٰ فَيُضِلَّكَ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ

ناشناس گفت...

امیدوارم خدا همه جونهارو به راه راست هدایت کنه و از شر شیطان در امان بدارد و به نویسندگان این اراجیف میگویم شکستن حریم خانوادهها و محارم گناه بسیار بزرگی که تا همیشه حتی بعد از مرگشان تا زمانی که نوشته ها و آثارشان خواننده ای داشته باشد برایشان جاری است و آمرزیده نمیشوند بخصوص که ممکن است روی نوجوانان که تازه به سن بلوغ رسیده اند تاثیر بسیار بدی بگذاردزندگی و آینده هشان را تباه کند به هر حال توصیه میکنم ارزش انسانی خود را درک و خود را ارزان نفروشید

ناشناس گفت...

اونی که نوشتی کسه ننه بسیجی ها کیرم تو کسه خوارو مادرت بره کس ننه.تو ننت جندس دسته خودت نیست کس ننه.کیرم لا پستونایه ننتون همجنس بازایه بدبخت.برید گوهه همو بخورید کیرم دهنتون.هولایه چاقال

ناشناس گفت...

kose nanat madar jendeye chaghal
boro kuneto bede

ناشناس گفت...

تو ننه نداری وگرنه بهت میگفتم مادرجنده.کیرم تو کسه خواهرتو ننت بره کس ننه.شمارتو بده بهت بگم کیره کی تو کسه ننه کی میره چاقاله زن جنده.میرم دره ننتو میزارم

ناشناس گفت...

miduni??basiji ha hame babatan!!in vaghe ieate zendegite!!chizi ke alan bayad beduni.kiram to kose naneye jendat ke be hame mide.toham be un rafti pesaram.natars nanato jolo jam nemigam kuni.hala boro nanato bokon vaghti bahash tanhaie

ناشناس گفت...

madar jende inke harf az khoda mizanim goh khorish beto nayoomade koskesh.omadam tu in veblag bebinam dastane mano mamaneto nanat neveshte ya na famidi???kunie chaghale ham jens baze badbakht kamtar koso sher begoo.kir tu kose hame kaset

ناشناس گفت...

دوست دختر سکسی دزفولی زنگ بزنه :09357260706

ناشناس گفت...

پسر ۲۲ ساله هستم , دوست دارم با یه پسر سکس داشته باشم , پسر زیر ۲۲ سال اهل تهران که دوست داره باهام سکس داشته باش برام ایمیل بفرسته
amir.ho3ein.f@gmail.com